آنیسا فرشته ای از بهشت برای من

مامانی بایکم عجله هنوز مرواریده کوچولوت کامل در نیومده مجبور شد برات جشن بگیره چون دوروز دیگه محرمه عزیز دل مامان  جشن کوچیک اما خوبی شد همه خاله ها با د دختر خاله هات اومده بودن خیلی خوش گذشت نفسم                 ...

دختر نازنینم بالاخره بایکم تاخیر مروارید خوشگلش در اومد امروز آنیسام ده ماه و پونزده روزشه تصمیم گرفتیم یه جشن کوچیک برای دخترم بگیریم عزیز دل مامان دوست دارم دخترم    

عزیز دلم امروز با بابایی رفتیم گوشای خوشگلتو سوراخ کردیم یکم گریه کردی ولی زود آروم شدی گل من با گوشواره خیلی با نمک تر شدی مبارکت باشه مامان

دیروز همگی رفتیم پارک خاله نرگسم یه ناهار خوشمزه درست کرده بود خلاصه کلی با دختر خاله ها بازی کردیو خوش گذروندی عصرم که هوا خنک شد کلی از فرشته های خوشگلمون عکاسی کردیم مامان فتوشاپش خرابه بعدا عکسای قشنگتو میزارم نفسم دختر دوست داشتنیم تو رو اندازه تموم دنیا دوس دارم با تو همه چی خوب وقشنگه   ...

عزیزدلم بامهیار کلی تو دریا آب تنی کردی و خندیدی اولش مهیار از آب میترسید  اما بعد از بازی  باهات یخش واشدو کلی خوش گذروندین   ...

دختره عزیزم این اولین باری بود که با هم رفتیم شمال با وجود تو آنیسا جونم به منو بابایی خیلی خوش گذشت          ...

آنیسای عزیزم دیروز رفته بودیم خونه خاله ظریفه عزیز دل مامان نمیدونی چقدر ذوق بچه های دیگه رو میکنی نشسته بودی داشتی با آیلین بازی میکردی یه مدتی بود که رو چار دستو پا وای میسادی اما کاری نمیکردی اما دیروز رفتی رو چار دست وپا بعدم خودتو پرت کردی جلو پاشودی دوباره تکرار کردی خلاصه چند بار سینه خیز رفتی منم که ذوق زده شده بودم می کوبیدم تو سینم و قوربون صدقت می رفتم خاله ظریفه ام زود دویید موبایلشو اورد تا ازت عکس بگیره.  امروز دخترم شش ماه و ده روزشه. ...